انصار عیسی(علیه السلام)
انصار عیسی(علیه السلام) => حواریون
اِنصاف
اِنصاف => عدل
انطاکیه
اشاره
انطاکیه: شهری عذاب شده به جهت تکذیب فرستادگان الهی
اَنطاکِیه که با تای منقوط نیز خوانده شده[85] شهری در روم باستان[86] بوده که به دست یونانیان[87] در سال 300 قبل از میلاد[88] بنا شده و هماکنون جزو قلمرو کشور ترکیه است.[89] سازنده آن را انطیقس یا انطیوخوس (معرّب انطیوکوس) سومین پادشاه پس از اسکندر گفتهاند[90]؛ ولی برخی فرزند وی سلوکوس نیکاتور را سازنده آن دانستهاند. وی این شهر را انطاکیه نامید تا منسوب به پدرش انطیخوس باشد.[91] برخی نیز برآناند که پدر بنای آن را آغاز و پسر پس از درگذشت او آن را به پایان رساند[92]؛ امّا دستهای از موّرخان بنای آنرا توسط انطاکیة دختر روم بن یقن بن سام بن نوح(علیه السلام)دانستهاند.[93] این شهر زمانی یکی از سه شهر بزرگ سرزمین روم به شمار میآمد و دارای موقعیتی سرسبز، نهرهای آب خوشگوار و مرکز تجارت آسیای غربی و نزد یونانیان به انطاکیه زیبا و ملکه شرق مشهور بود.[94] نصارا نیز از شهر انطاکیه با وصف شهر خدا، شهر شاهی و مادر شهرها یاد میکردند، زیرا نخستین شهری بود که اهل آن همگی به حضرت مسیح و به دین نصارا گرویدند.[95] پولس و برنابا از حواریان حضرت عیسی(علیه السلام)در آنجا به تبلیغ اشتغال داشتند.[96] شهر انطاکیه پیش از اسلام محل کشمکش و درگیری بین قومها و پیروان ادیان یهود، نصارا و بت پرستان بوده است. این شهر یکبار به دست شاپور اول در سال 260[97] و بار دیگر توسط کسرا انوشیروان در سال 538 میلادی فتح شد.[98] در سال 638 میلادی مطابق با سال 17 هجری قمری مسلمانان، انطاکیه را به تصرّف خود درآوردند.[99] قبر مؤمن آلیاسین که نامش را حبیب نجّار گفتهاند در انطاکیه زیارتگاه مردم است.[100]قبر یحیی بن زکریا(علیهما السلام)نیز در این شهر است.[101]
در قرآنکریم نام انطاکیه نیامده؛ لیکن مفسران در شأن نزول آیاتی، از انطاکیه و شهروندان آن یاد کردهاند. این آیات دو دسته است:
1. آیاتی که به نظر جمعی از مفسران درباره انطاکیه و اهل آن است[102] و آن آیه 13 یس/36: «واضرِب لَهُم مَثَلاً اَصحـبَ القَریَةِ اِذ جاءَهَا المُرسَلون» و آیات پس از آن است که به داستان اصحاب قریه پرداخته است و بیشتر مفسران مقصود از قریه را انطاکیه دانستهاند؛ لیکن در چگونگی داستان و نام فرستادگانی که به آنجا گسیل شدهاند و اینکه از جانب خداوند یا حضرت عیسی اعزام شدهاند و چگونگی برخورد آنها با مردم و برخورد حاکم و مردم با آنان، نیز کشتن مردی که به این سه رسول گرایید و سرانجامِ کافران و پادشاه، در نگاه مفسران و مورّخان اختلاف است.[103]
از شواهد تاریخی و برخی روایات و گفته مفسران ذیل آیه 14 صفّ/61[104] بر میآید که اهل انطاکیه و پادشاه آن همگی یا دستهای از آنان ایمان آوردند[105] و از سویی روایات و شواهد تاریخی دیگر و ظاهر آیات پیشگفته سوره یس بیانگر کفر و سرانجام عذاب همه آنان از جمله پادشاه است[106]، ازاینرو برخی درباره قول مشهور تردید کرده[107] و برخی آن را ردّ کرده و گفتهاند: پیوند داستان طرح شده در سوره یس با انطاکیه بسیار ضعیف است[108]، جز اینکه بگوییم در انطاکیه در دو برهه زمانی دو رویداد اتفاق افتاده است: یکی فرستادن رسولان از سوی خداوند و تکذیب آنان از سوی اهل انطاکیه، در حالیکه تنها یک نفر (مؤمن* آلیاسین) ایمان آورد و به دست آنان کشته شد و خداوند اهل آن شهر را با عذاب فراگیر نابود کرد و دیگری آنکه پس از آبادانی مجدّد شهر انطاکیه حضرت عیسی(علیه السلام)فرستادگانی به آنجا گسیل داشته و این بار مردم انطاکیه به آنها ایمان آوردند[109] و این موضوع در آیه 14 صفّ/61 گزارش شده است:«... فَـامَنَت طَـائِفَةٌ مِن بَنی اِسرءیل ...» [110] این احتمال نیز دور از حقیقت نیست که داستانهای متفاوت ممکن است مربوط به دو انطاکیه باشد[111]، زیرا در گذشته شهرهای زیادی به نام انطاکیه وجود داشته است.[112] ( => اصحاب القریه)
2. آیات مورد اختلاف که برخی آن را درباره شهر انطاکیه دانستهاند:
الف. در آیه 14 صفّ/61 خداوند به ایمان دستهای از بنیاسرائیل به حضرت عیسی(علیه السلام)اشاره دارد: «فَـامَنَت طَـائِفَةٌ مِن بَنی اِسرءیلَ و کَفَرَت طَـائِفَةٌ فَاَیَّدنَا الَّذینَ ءامَنوا عَلی عَدُوِّهِم فَاَصبَحوا ظـهِرین» برخی بر آناند که مقصود از بنیاسرائیل در این آیه اهل انطاکیهاند.[113]
ب. برخی اصحاب رسّ در دو آیه ذیل را اهل انطاکیه دانستهاند: «و عادًا وثَمودا واَصحـبَ الرَّسِّ و قُرونـًا بَینَ ذلِکَ کَثیرا» (فرقان/25،38)، «کَذَّبَت قَبلَهُم قَومُ نوح واَصحـبُ الرَّسِّ و ثَمود» (ق/50 ،12) گفتهاند: رسّ چاهی بود در انطاکیه که بت پرستان مؤمن آل یاسین را در آن افکنده و کشتند[114] و ازاینرو به اصحاب رسّ مشهور شدند.
ج.«فَانطَـلَقا حَتّی اِذا اَتَیا اَهلَ قَریَة اِستَطعَما اَهلَها فَاَبَوا اَن یُضَیِّفوهُما فَوَجَدا فیها جِدارًا یُریدُ اَن یَنقَضَّ فَاَقامَهُ قالَ لَو شِئتَ لَتَّخَذتَ عَلَیهِ اَجرا.» (کهف/18،77) این آیه و آیات پیش از آن همراهی موسی و خضر(علیهما السلام)را گزارش میکند؛ آن دو در سفر به قریهای رسیدند و از اهل آن طعام خواستند؛ امّا اهل قریه از اطعام آنان خودداری کردند. برخی مفسران مراد از قریه در این آیه را انطاکیه دانستهاند.[115]
د. برخی مقصود از قریه در آیه 163 اعراف/7 را انطاکیه دانستهاند.[116] در این آیه به تجاوز اصحاب سبت از حدود الهی اشاره شده است: «وسـَلهُم عَنِ القَریَةِ الَّتی کانَت حاضِرَةَ البَحرِ اِذ یَعدونَ فِیالسَّبتِ اِذ تَأتیهِم حیتانُهُم یَومَ سَبتِهِم شُرَّعـًا ویَومَ لا یَسبِتونَ لا تَأتیهِم کَذلِکَ نَبلوهُم بِما کانوا یَفسُقون»